اشتباهات رایج معامله گری
784 بازدید بازدید
رابرت پرچر , بنیانگذار موسسه بینالمللی امواج الیوت میگوید : در آستانه خرید و فروش کردن کاری را انجام دادم که بخش اعظمی از معاملهگران برای آغاز به فعالیت در بازارهای مالی انجام میدهند : «فهرستی از قانون ها معاملاتی تولید کردم» . اینجانب لیست را بهصورت تدریجی تولید کردم و هر ضابطه جدیدی را بدان بیش تر نمودم کهاین مقررات تازه معمولاً بعداز پایان یک معاملۀ ناموفق به فهرست بیشتر می شد .
رابرت پرچر
بهطور دائمی از خودم میپرسیدم بعداً چهکار متفاوتی بایستی انجام دهم تا مطمئن نحس کهاین خطا را تکرار نمیکنم . حدود شش ماه بعد از آغاز تهیۀ فهرست , ۱۶ ضابطه معاملاتی کامل شدن شد . اینجانب برگه را مچاله و آن را به سطل آشغال انداختم . ایراد چه بود؟ نادرست اینجانب هدفگذاری در انتهای داد و ستد در هر نوبت بود , بهطوریکه هر دفعه مشکلی شبیه چهره میداد .
نمونه میزنم . یکی محبوبترین اصول معاملات این است : «با دریافت کردن سود نمیتوانید ورشکست گردید . » ( این را کارگزاران ابتکار کردهاند و معاملهگران نو مدام آن را میشنوند! ) . هنگامیکه وارد داد و ستد در قیمتی عالی می شوید , به تماشای تکان سهام در مسیر دلخواهتان مینشینید , پس از آن به تماشای جنبش بر خلاف جهت و ضرر و زیان کردنتان نیز مینشینید و با خویش میگویید این تقدیر است ; البته آنچه واقعاً باید بگویید این است : «زمانی که سود یه خرده کسب کردهام بایستی سهام را به فروش برسانم . »
بیایید ملاحظه کنید که چه اتفاقی می افتد . شما وارد یک داد و ستد میشوید و صرفا بعداز چندین روز تماشا , آن سهام را میفروشید و با حیرت جنبش بها در مسیری که توقع داشتید را دنبال می کنید و سود شما روی ورقه به یکسری صد درصد می رسد .
از یک معاملهگر باتجربه خیس درخواست می کنید که شمارا اندرز نماید و وی توصیهای خردمندانه میکند : «زیانهایت را محدود کن و به سودهایت اذن رویش بده» ; بعد به لیست مقررات معاملاتی خویش بازگشت میکنید و این اصل را در آن مینویسید : «زمانی که سود مقداری کسب کردهام نباید سهام را به فروش برسانم . »
آیا این دوگانگی نیست؟ چه توضیحی در امر این ضابطه وجود دارد؟ «بایستید . هیچ زمان اذن ندهید که احساسات بر معاملاتتان حاکم شود» . در حالتیکه یک خرید و فروش به وضوح برخلاف شما پیش میرود , قبلی از آنکه به یک فاجعه تبدیل شود از آن خط مش برگردید . یکی میگوید : «در ارتفاع معاملات وحشتزده نشوید» , دیگری می گوید : «برو جلو و نترس!»
۱ – روش و سبک معاملاتی
مراد این است یک روش عینی قابلتعریف است که نتایج اظهار لحاظ فردی نباشد و روی آن اندیشه شده باشد , منظورم این نیست که روش فردی نمیتواند آگاهیبخش یا این که بهبود دادهشده باشد . اینجانب برای تصمیمگیری از رویکردی به کار گیری می کنم که در کتابم به اسم قواعد امواج الیوت : کلید کردار بازار ( Elliott Wave Principle : Key To Market Behavior ) آن را تشریح کردهام . میپندارم قواعد موجی شایسته ترین منش برای شعور بازار است و بها دراین چارچوب جا میگیرد . در صورتیکه معاملهٔ چیره انگیزه پایانی باشد , صدها روش دیگر هم سعی خواهد داشت .
۲ – نظم و انضباط در دنبال کردن روش خویش
دربین آشنایانم تعداد انگشت شماری میباشند که بهطور مداوم در معاملات آپشن و آینده چیره می باشند و آنان سه تفنگدار دیرین نیروی دریایی می باشند . هماکنون نسبت تفنگداران قدیمی نیروی دریایی فقط درصدی ناچیز از عموم جمعیت است! اینجانب هیچ وقت تفنگدار نیروی دریایی نبودم , البته حاصل یک امتحان دیوانه در گرجستان که از اینجانب به فعالیت آمد میگفت یکیاز صفات اینجانب سرسخت بودن است . بعد از انجام معاملات و پیشبینی بازار به برهه زمانی ۲۸ سال , گویا است که فارغ از این صفت ناچار میشدم از مدتها قبلی حرفهٔ دیگری را تعیین کنم . فشار بازارهای مالی روی آدم ازجمله اینجانب مضاعف دوچندان است . در حالتیکه نظم و انضباط ندارید , عمل در بازار را فراموش نمایید ; چون سوای نظم و انضباط , هیچ روشی بدردتان نمیخورد و برایتان سعی ندارد .
۳ – تجربه
بعضا اشخاص از معاملات کاغذی ( مجازی و دمو ) بهعنوان یک ابزار آموزشی حمایت مینمایند . معاملات کاغذی برای آزمایش روش شما اثر گذار است , ولی در یادگیری چگونگی خرید و فروش کردن هیچ ارزشی ندارد . چرا؟ در صورتیکه یک بازی بیس پر و بال کامپیوتری بخرید و بیسر و صدا و بهتنهایی در طبقه اتاق نشیمن خویش نشسته باشید و به یک کارشناس ضربه زدن با جوی بار استیک مبدل گردید , احتمالا فیض بگیرید
دیدگاه خود را ارسال نمایید